
مهارت گوش دادن موثر
مهارت گوش دادن موثر
گوش دادن موثر
برخی از مشکلاتی که در روابط بین فردی، به خصوص رابطه زوجین پیش میآید ناشی از نداشتن مهارتهای ارتباطی است. در این مقاله قصد داریم به یکی از این مهارتها بپردازیم. این مهارت مهم «گوش دادن موثر یا فعال» نام دارد. بین شنیدن و گوش دادن تفاوت وجود دارد. شما صدای طرف مقابل را میشنوید اما گوش دادن یعنی بدانید که او چه میگوید. گوش دادن مهارتی است که شاید به نظر مهم نباشد. شاید فکر کنید همه میتوانند گوش کنند و مهارت خاصی نیاز ندارد اما پیشنهاد میکنیم مقاله را تا انتها بخوانید. بعد از آشنایی با فاکتورهای این مهارت میتوانید در مورد اینکه در گوش دادن ماهر هستید یا خیر، منصفانهتر نظر دهید.
گوش دادن موثر، کار دشواری است، اما خود را به نشنیدن زدن، جواب از قبل حاضر شده داشتن، به نشانههای خطر توجه نکردن، جمعآوری دلیل و مدرک برای اثبات ادعای خویش، داوری کردن و نظایر آن آسان است. به خاطر داشته باشید که گوش دادن مهمترین مهارت ارتباطی است که میتواند باعث ایجاد و حفظ صمیمیت بین زوجین شود. گوش دادن موثر یعنی خودتان را جای شخصی که صحبت میکند بگذارید و از دریچه چشم او نگاه کنید. گوش دادن پیامی عاشقانه با خود به همراه دارد. گوش دادن یعنی تو برای من مهم هستی و مایلم افکار، احساسات و نیازهایت را بدانم. هدف از گوش دادن فهمیدن، لذت بردن، آموختن یا حتی کمک کردن نیست. هر چیزی به جز توجه به حرف همسرتان، مانعی برای صمیمیت و رابطه عاشقانه شماست. در ادامه موانع گوش کردن موثر را معرفی خواهیم کرد.
- ذهنخوانی: وقتی برای حرف همسرتان معنایی فرضی در نظر میگیرید که فقط در ذهن شماست، در واقع به حرف او گوش نمیدهید. ذهن خوانی یعنی واقعیت را با خیالات جابجا میکنید. در حالی که شما در دنیای واقعی زندگی میکنید.
- توجه و تمرکز به جواب: گاهی به قدری درگیر جواب دادن هستید که حرفهای گوینده را نمیشنوید. منتظرید حرف او تمام شود تا پاسخی که از پیش آماده کرده بودید را بگویید. از آن بدتر اینکه گاهی میان حرف او میپرید تا جواب بدهید. جوابی که حرف شماست نه پاسخی برای حرف همسرتان.
- فیلتر کردن: بخشهایی از صحبتهای گوینده را به صورت انتخابی گوش میکنید و از کنار بخشی از آن بیتفاوت عبور میکنید. علاوه بر حرفها باید به نشانههای غیرکلامی هم توجه کنید. لحن کلام، تن صدا، زبان بدن و حالتهای هیجانی که در صورت فرد پیداست نیز حاوی پیامهایی است که حرف گوینده را تکمیل میکند.
- داوری کردن: قرار است فقط گوش کنید. همسرتان نیازی به قضاوت شما ندارد. در واقع به عنوان صمیمیترین فرد زندگی او، شما تنها کسی هستید که نباید او را قضاوت کنید.
- بی توجهی و خیالپردازی: این عامل دقیقا یعنی گوش نکردن. همسرتان حرف میزند و شما به فکر کارهای فردا هستید. گاهی نیز میان صحبتهای او در مورد چیزی که به آن فکر میکنید سوال میپرسید. مثلا او از مشکلی که امروز با مدیرش در محل کار داشته صحبت میکند که شما میگویید: «به نظرت بهتر نیست آخر هفته مهمان دعوت کنیم یا به مهمانی برویم؟» یا مثلا «راستی امروز خانم احمدی را دیدم.» این جملات یعنی من به حرف تو توجه نمیکردم، یعنی حرفهای تو برایم مهم نیست.
- تغییر موضوع صحبت: بحث را به شوخی میکشید یا موضوع صحبت را تغییر میدهید تا از موضوعی که به نظرتان تهدیدی در پی دارد یا به هر دلیل به آن علاقه ندارید فرار کنید.
- مهر طلبی: همه حرفهای او را تایید میکنید تا خود را خوب و مقبول نشان دهید. فراموش نکنید قرار است فقط گوش کنید. البته که باید او را درک کنید ولی درک کردن به معنای حق دادن و تایید نیست.
- پند و اندرز دادن: علی رغم وجهه مثبتی که دارد، وقتی همسرتان به گوش شنوا نیاز دارد، پند و اندرز نیز کمکی به او نمیکند. مطمئن باشید اگر نیاز به مشورت و راهحل داشته باشد به شما خواهد گفت.
- حق به جانب بودن و مبارزه طلبی: همسرتان از احساسات، نیازها و آنچه میخواهد با شما در میان بگذارد صحبت میکند در حالی که شما به فکر برنده شدن هستید. به خاطر داشته باشید که این بازی برنده ندارد. برنده شدن در چنین مبارزهای ممکن است به قیمت از دست دادن رابطه عاشقانه شما تمام شود.
حالا که با موانع گوش دادن موثر آشنا شدید، به گفتگوهای خود بیشتر توجه کنید. گفتگوها را ارزیابی کنید و موانع را شناسایی کنید. از عامل خاصی مهارت شما را در گوش دادن تحت تاثیر قرار داده سعی کنید روی آن بیشتر کار کنید. شاید بتوان گفت در تمام زندگی شما هیچ چیزی به اندازه این رابطه، ارزش این اندازه تلاش را ندارد. تا اینجا گفتیم برای گوش دادن موثر باید از چه کارهایی بپرهیزیم. احتمالا این سوال در ذهن شما شکل میگیرد که پس چه کاری باید انجام دهیم. آیا گوش دادن موثر یعنی سکوت و خیر شدن به گوینده؟ ما از اصطلاح گوش دادن فعال استفاده میکنیم اما در واقع اصلا مفهمومی با عنوان گوش دادن منفعل نداریم. گوش دادن یک فرایند فعال است. وقتی گوش میدهید نکات مبهمی در ذهنتان شکل میگیرد که باید با خلاصه کردن برداشت خود یا پرسیدن سوال این ابهام را برطرف کنید. گاهی لازم است بپرسید «آیا منظور تواین است که …؟» رابطه یک فرایند دوسویه است. هر دو طرف باید فعالانه عمل کنند. مساله مهم دیگر زبان بدن شماست. برخی از حالتهای دستها یا شکل نشستن معانی خاصی را به صورت ناهشیار انتقال میدهد. این مبحث مفصل است اما احتمالا مثالهایی از آن در ذهنتان خواهد آمد. مثلا نگاه کردن به ساعت، نداشتن تماس چشمی و رفتارهایی از این دست به خوبی تمایل شما به قطع صحبت را نشان میدهد. گاهی فقط باید خودتان را جای او بگذارید و رفتاری که دوست دارید در این شرایط با شما شود را انجام دهید.

